سلام!
اینجا عطر دلنشین یادت هر لحظه همنشین من است. خورشید هر روز با یاد تو طلوع میکند و ماه سرخوش از نامِ زیبای تو نور میتابد.
به درختهای انار، قول دادهام وقتی تو بیایی ساعتها برایشان شعر بخوانم و ساعتها میخکوب نگاه مهربان تو باشم.
باور کن عطر خوش حضورت تمام گلهای عالم را مست کرده، من به کنار، خودت بهتر میدانی بی تو نفس کشیدنم بند میآید.
از تو چه پنهان این روزها، سرگرم سرودن شعرهایی هستم پر از اشک، پر از آه. قدمیاز سوی تو کافی است تا تنِ شعرهایم به لرزه بیفتد. ماندهام چه کردهای که تمام گنجشکهای شهر هم تو را به خواب میبینند؟!
لیلای مهربانم، اگر خواستی برایم نامه بنویسی به همراه آن، عکسی دیگر بفرست. عکس قدیمیات را در جیب پیراهنم گذاشتهام، تا قلبم آرام بگیرد.
لاکردار این قلبِ بیتابِ من، دیگر طاقت دوری تو را ندارد... زودتر خودت را برسان!!!
گل وجودم تشنه در حسرت شبنم حضور توست.
بازدید : 472
يکشنبه 3 خرداد 1399 زمان : 15:37